نقش علماي اسلام در تحکيم مباني و ارزشهاي تقريب

نقش علماي اسلام در تحکيم مباني و ارزشهاي تقريب

نقش علماي اسلام در تحکيم مباني و ارزشهاي تقريب

 

مولوي عبدالله عبدالرزاقي
مدير حوزه علميه اهل سنت

 چکيده :
نوشتار حاضر در صدد معرفي نقش علماي اسلام در تحکيم مباني و ارزشهاي تقريب مي باشد .
نقش اصلي در ايجاد وحدت منطقي پايدار بر عهدهي علما است و شايسته است آنان با رعايت اصول زير در ايجاد چنين وحدتي تلاش نمايند :
1 -توجه به خداوند و تلاش براي کسب رضايت او
2-رعايت تقوا به عنوان شرط اصلي وحدت در جهت حفظ مصالح کلي دين اسلام به دور از لحاظ نمودن آن چه كه به مصالح دين خدشه وارد مي سازد .
3- قرار دادن قرآن و سنت رسول خدا (صلي الله عليه و اله و سلم) به عنوان محور اصلي وحدت و اعلام برادري با هر کسي که خدا و رسول(صلي الله عليه و اله و سلم) و قرآن و معاد را مي پذيرد .
4-ايجاد شوراي عالي فقهاي جهان اسلام و معرفي آن به مسلمانان دنيا به عنوان مآخذ فتاواي ديني اسلام جهت جلوگيري از ايجاد تفرقه توسط ساده لوحاني که به نام دين موجبات تفرقه بين صفوف مسلمين را فراهم مي سازند.
5-آگاه سازي مردم و دعوت آنان به دوستي و برادري
6-آگاهي علما از توطئه دشمنان اسلام در ايجاد تفرقه بين صفوف مسلمين
چالش هاي فراروي وحدت اسلامي
- عامل خارجي :
- منافع شخصي برخي زعما و حکام
- تکفير
- ترديد در نيت شرکت کنندگان در گفت و گو :
- جنجال و حمله عليه مقدسات و بي احترامي به يکديگر
نتيجه گيري
    
نقش علماي اسلام در تحکيم مباني و ارزشهاي تقريب
 اصولا عامل وحدت و يا تفرقه ابتدا خود علماي دين هستند.
علما نمايندگان دين در فرقه هاي اسلامي محسوب مي شوند .
نخستين گام در ايجاد وحدت منطقي وسعت يافتن ديدگاه متفکران و شخصيت هاي بزرگ علمي جهان اسلام است.
براي ايجاد چنين وسعت ديدگاه و سعه صدري لازم است علماي دين مساعي خود را در امور زير به کار گيرند:
1-توجه به خداوند و تلاش براي کسب رضايت او
اگر علماي دين تمام مساعي خود را در جهت رضايت الهي قرار دهند و تمام اعمالشان نيز براي خداوند متعال باشد، و همواره در هر امري خداوند و فرامين او را در نظر داشته باشند عميق ترين ابزار براي ايجاد وحدت پايدار بين مسلمين حاصل خواهد شد،
زيرا هرگز و در هيچ شرايطي خداوند دشمني و کينه توزي دو برادر ديني را نخواهد پذيرفت .
2-تقوا و دوري از هوا و هوس
قرآن کريم قبل از دعوت مردم به وحدت ابتدا آنان را به تقوا دعوت مي کند :
«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ »([1])
مهم ترين عامل ايجاد اختلافات نامعقول عدم تقواي الهي است. شهرت طلبي، خود نمايي و پيروي از هواهاي نفساني نشات گرفته از عدم تقواي الهي است .
آن چه شايسته است علماي دين مد نظر قرار دهند حفظ کيان اسلام است. حفظ دين اسلام از حفظ آن چه که به آن مذهب گفته مي شود مهم تر است، زيرا اگر اسلامي نباشد مذهبي در آن معنا نخواهد داشت.
داشتن تقوا و حساسيت در حفظ اساس دين مي تواند از مهم ترين عوامل ايجاد وحدت معقول باشد .
3-التزام عملي به فرامين وحدت آفرين قرآن کريم
قرآن کريم اساس کليه قوانين فقهي، حقوقي، اخلاقي و تمام شئونات زندگي بين شيعيان و اهل تسنن است آيات متعددي از قرآن مسلمانان را از تفرقه و دوري از يکديگر باز مي دارد که معروفترين آنها آيه «وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ» ([2]) است.
 که بعد از دعوت مردم به تقوا بلا فاصله آنان را به وحدت تشويق مي نمايد .
 علامه طباطبايي در تفسير الميزان ، حبل الله را کتاب خدا و سنت رسول خدا (صل الله عليه و اله و سلم) ميداند([3])
 نويسنده تفسير نمونه نيز حبل الله را هر آن چيزي مي داند که وسيله اي براي ارتباط با ذات خداست
از ميان علماي اهل سنت، ابن عربي حبل الله را دين خدا و کتاب خدا مي داند. ([4])
وي مراد از اختلاف در آيه 102سوره آل عمران را دوري از فتنه، تعصب و تشتت جماعت دانسته و مي گويد قرآن از آنها نهي نموده است.
جلال الدين سيوطي نيز در«درّ المنثور»مراد از حبل الله را قرآن دانسته است. ([5])
بقيه علما و مفسرين شيعه و اهل سنت نيز نظراتي مشابه دارند. علماي شيعه و سني محور وحدت را اسلام و قرآن مي دانند ، از اين رو قرار دادن تمام مساعي در جهت متن کلي دين و قرآن مي تواند از عوامل موثر در ايجاد جامعه جهاني اسلام گردد.
اختلاف نظر در امور جزئي که امري طبيعي است نبايد باعث اختلاف و تفرقه و تشتت ميان مسلمين گردد و تمام مسلمانان بايد با عنايت به قرآن و رسالت پيامبر عظيم الشان اسلام برادر و ياور و خير خواه هم باشند .
4-آگاه سازي مردم و دعوت آنان به دوستي و برادري
مردم به سخنان علماي مذاهب خود گوش داده و به عملکرد آنها توجه مي کنند و عمدتاً برداشت آنان از دين و نيزمذهب خود ناشي از مطالعات عميق و همه جانبه نيست بلکه چگونگي عملکرد روحانيون خود را الگو قرار مي دهند.
 علماي مذاهب با دعوي گفتاري و رفتاري خود مي توانند زمينه هاي برادري و اتحاد را بين مسلمين به وجود آورند و اگر علما به مردم تفهيم کنند که اعتقادات مذهب آنان مانعي براي دوست داشتن ساير مسلمانان نيست و هر مسلماني ضمن داشتن اعتقادات مذهب خود بايستي مسلمانان ساير فرقه ها ي اسلامي را برادر خويش دانسته و از کمک و مهرباني و خير خواهي به آنها کوتاهي نکند و خود علما اين موضوع را در عمل پياده نمايند، دست يابي به اتحاد پايدار دور از انتظار نخواهد بود .
5-آگاهي علما از توطئه دشمنان اسلام در ايجاد تفرقه بين مسلمين
در اين راستا شايسته است علماي بزرگ فرقه هاي مختلف جهان اسلام گرد هم آمده و شوراي علما و فقهاي جهان اسلام را تشکيل دهند و با معرفي اين شورا به مردم مسلمان جهان به عنوان حافظ شريعت اسلام، جلوي اختلاف اندازي ساده انديشان غافل و يا مغرضان از خدا بي خبر را بگيرند .
   
چالش هاي فراروي تقريب مذاهب اسلامي
اين چالش ها برخي از سوي دشمنان و برخي نيز از درون امت ايجاد شده است که مهم ترين آنها عبارت است از :
 
1-عامل خارجي :
کاملاً روشن است که دشمنان اين امت، شرايطي را ايجاد مي کنند که به پراکندگي و تفرقه امت منجر شود   و در برابر هر آنچه به وحدت آن بينجامد ، مي ايستند.
 
2-منافع شخصي برخي زعما وحکام
اين مسئله اي است که ما در دوران هاي گذشته و امروز نيز شاهد آن هستيم، به گونه اي که برخي ها ، از نفوذ خود براي تحريک عموم مردم و به ويژه برخي وابستگان به اهل علم در راستاي درگيري هاي فرقه اي و
طايفه اي، سوء استفاده مي کنند .
 
3-تکفير
تکفير از جمله مهم ترين موانع در برابر وحدت اسلامي است و به رغم اين که اسلام ، حد و مرز ميان کفر و ايمان را با روشني تمام مشخص ساخته است ، چنين حالت شگفتي با قدرت تمام مطرح شده است .
«ترمذي» از رسول خدا (صل الله عليه و اله و سلم)روايت کرده است :«هرکس شهادت «لا اله الا الله و محمد رسول الله »
گويد ،خداوند آتش دوزخ را براي وي حرام مي سازد»
و از امام صادق(عليه السلام)شنيده شده که فرمود: « اسلام شهادت«لا اله الا الله و تصديق پيامبري خداست و با آن از ريختن خون ها پيشگيري شده و نکاح ها و ارث ها، جاري شده است و بر ظاهر آن جماعت مردم شکل گرفته است »([6])
 
4- ترديد در نيت شرکت کنندگان در گفت و گو :
ترديد در نيت شرکت کنندگان در گفت و گو به ايجاد فضاي آرام و مطلوب ياري نميرساند و به نوعي گريز يا تعلل و بهانه گيري و ممانعت از تحقق نتايج مطلوب مي انجامد.
ولي کار و تلاش جدي و توجه به آموزه هاي هدايت گرانه و فراخوان به خوش گماني نسبت به برادر مسلمان، مانع از آن مي شود که اين عامل نقش خود را در منع «وحدت اسلامي»، به ويژه اگر در سطح علما باشد ، ايفا نمايد.
 
5- جنجال و حمله عليه مقدسات و بي احترامي به يکديگر
متون اسلامي زيادي بر منع اين موارد ، تاکيد دارند : آيه کريمه :
«
ö@è% !$yJ¯RÎ) Nä3ÝàÏãr& >oyÏmºuqÎ/ ( br& (#qãBqà)s? ¬! 4Óo_÷WtB 3yºtèùur ¢OèO (#rã¤6xÿtGs? 4 $tB /ä3Î6Ïm$|ÁÎ/ `ÏiB >p¨ZÅ_ » ([7])
(بگو :تنها شما را به سخن يگانه اي اندرز مي دهم و آن اينکه :دو تن دو تن و تک تک براي خداوند قيام کنيد ،سپس بي انديشيد در همنشين شما ديوانگي نيست ... )
منع کننده گفت و گو در فضاي انفعالي و ساختگي است و آيه شريفه
 
«@è% w cqè=t«ó¡è? !$£Jtã $oYøBtô_r& wur ã@t«ó¡çR $£Jtã tbqè=yJ÷ès?» ([8])
(بگو نه آنچه ما گناه کرده ايم از شما مي پرسند و نه آنچه شما مي کنيد، از ما پرسيده مي شود )
مانع از درگير شدن با گذشته مي شود و احترام به ديگري را تحميل مي کند.
 اين امر در آيه اي که از دشنام گفتن حتي به خدايان مشرکان نهي مي کند نيز کاملا مشهود و روشن است .
از موانع ديگري كه بر سر راه تقريب وجود دارد عبارت است از :
1-در نظر گرفتن راي و نظر نا مانوس در يک مذهب، به عنوان نشان و باور اصلي آن مذهب ،که البته امري غير منطقي است: براي مثال، يکي از محدثين سخني را مي گويد محدثان ديگر همان مذهب در طول تاريخ آن را رد کرده اند ولي مخالفانشان اصرار دارند که همين سخن را بر کل مذهب تعميم و به آن نسبت دهند .
2-اطلاع يافتن از ديدگاههاي مذهب از زبان دشمنان آن مذهب.که اين نيز به دور از منطق است،
زيرا دشمنان گاه مي کوشند براي محق جلوه دادن مذهب خود اوهامي را به مذهب مورد نظر نسبت دهند .
3-ورود نا اهلان به روند گفت و گو .
قرآن و منطق اين عمل را رد مي کند: خداوند متعال در خطاب به اهل کتاب که ادعايي دارند که نسبت به آن بي اطلاع هستند، مي فرمايند :
« LäêRr'¯»yd ÏäIwàs¯»yd óOçFôfyf»ym $yJÏù Nä3s9 ¾ÏmÎ/ ÖNù=Ïæ zNÎ=sù cq`!$ysè? $yJÏù }§øs9 Nä3s9 ¾ÏmÎ/ ÖNù=Ïæ»÷ ([9])
 (هان! شما همان کساني هستيد که در آنچه بدان دانشي داشتيد، چون و چرا کرديد،
ديگر چرا در آن چه بدان دانشي نداريد چون و چرا مي کنيد ؟)
4-پيروي از شيوه هاي پيچ در پيچ براي چيره شدن بر طرف ديگر .
کاري که گفت و گو را به بازي بي نتيجه تبديل مي کند. 
 
نتيجه
وجود اختلافات در بسياري از موارد معقول و طبيعي است و نبايد صرف وجود اختلاف نظر در فروع باعث تفرقه در صفوف مسلمين گردد و مسلمانان جهان بخصوص علماي اسلام بايد با محور قرار دادن اصول و متن اصلي دين و قرآن تمام فرقه ها ي اسلامي را مسلمان دانسته و يکديگر را برادر هم بدانند و وظايف برادري را در مورد هم به جا آورند.
 بديهي است که وظايف برادران ، اختلاف و دشمني و کينه توزي نيست بلکه هم دلي و مهرباني و غمخوار يکديگر بودن است .
 
 

---------------------------------------------

[1] . آل عمران /102.

[2] . آل عمران /103.

[3] . موسوي 1374ش.ج3.ص573.

[4] . ابن عربي ،415ق،ج1،ص291.

[5] . سيوطي ،1404ق،ج2،ص60

[6] . کليني 1388ق،ج2،ص25.

[7] . سبا /46.

[8] . سبا /25.

[9] . آل عمران /66.